دیدن تو، دیدن ما
دیدهها دیدهٔ تو، دیدن تو دیدن ما
پر از آیینهٔ دیدار تو پیرامن ما
آینه گلشن راز است، سراپا رنگین
رنگ بیرنگ گلستان تو در گلشن ما
ما در اندیشهٔ تو، ای تو در اندیشهٔ تو
تو بیاندیش به خود، فهم تو فهمیدن ما
به خودم گفتم و گویا که تو گفتی به خودت
تو نهان در سخنی، راز تو در گفتن ما
نور جانی به سرای دل ما میتابی
جان نوری به تو گرم است دل روشن ما
وسعت خانهٔ ما کشور بیمرز وجود
وطن ما تویی ای هم وطن و هم تن ما
در خیالات تو ما شکل خودت گل کردیم
چه شگفت است تماشای تو یا دیدن ما
.
۱۶ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاهها
Comments powered by Disqus