متن اصلی را نادیده بگیر

دیدنی

باز آواز توست در گوشم

عالم آواز تو چه آوازی

چه قدر شعر تو شنیدنی است

.

ای درخشنده چشمه خورشید

تو سرآغاز هر چه دیداری

جاری از توست هر چه دیدنی است

.

از تو آتش به جان من افتاد

شمعم و چشم‌های من یک ریز

تا فنایت شوم چکیدنی است

.

شبنم باغ دیدنت این اشک

سوی خورشید می‌پرد، تا تو

قطره بی‌بال و پر پریدنی است

.

از تو سنگین شده‌است چشمانم

بار هستی‌ست روی دوش نگاه

بار هستی تو کشیدنی است

.

دیدن است آه رنج‌دیدن ما

دیدن توست هر چه می‌بینیم

طعم رنج تو هم چشیدنی است

.

من در آغوش آسمان تو ام

پر کاهی که می‌رود با باد

چه قدر دیدن تو دیدنی است

.

۸ شهریور ۱۴۰۰

دیدگاه‌‌‌ها

Comments powered by Disqus