متن اصلی را نادیده بگیر

فاستقم

استقامت کن ای که می‌دانی

غیر محنت در این بیابان نیست

عشق آمد که رهنما باشد

دیدی اما که راه آسان نیست

.

گوش کن حرف دل چه می‌گوید

دل بیچاره‌ات چه می‌جوید

گل در این راه باز می‌روید

تو نگو زندگی گلستان نیست

.

شکوه کردی که راه پر خار است

مانده‌ای در خودت شبت تار است

رفتن از خود چقدر دشوار است

آن سوی خود مگر نمایان نیست

.

تو برون خودت قدم بردار

تا ببینی که هر قدم هر بار

بعد هر گام می‌‌رسد انوار

نور دیدار حق که پنهان نیست

.

پابرهنه در این زمین رفتن

گر چه خون می‌شوی در این رفتن

قسمت می‌دهم همین رفتن

هیچ چیزی به غیر جانان نیست

.

آه جانان که جان فدایش باد

جان من پر شده‌است از این فریاد

قصه کوه و تیشه و فرهاد

این مگر سرنوشت انسان نیست

.

ما که گفتیم استقامت کن

کم در این غمکده اقامت کن

در درون خودت قیامت کن

تو عزیزی زمان خسران نیست

.

عشق آمد برو شکارش باش

هر طرف رفت هم‌قطارش باش

زنده از عشق شو دچارش باش

غیر عشق آه در تنت جان نیست

.

۱۴ شهریور

دیدگاه‌‌‌ها

Comments powered by Disqus