متن اصلی را نادیده بگیر

ناگهان نگاه

وطنم نگاه... نگاه تو

چه خوش است در تو سکون من

من و بی‌خودی، تو جنون من

من و آنِ مستی در برت

چه خوش است خلسه منظرت

-چه خوش است آن نگاه تو

.

تو خوشی که منظر دیدنی

و تو آسمان پریدنی

چه بلندمنظری ای وطن

که نگاه غرق جنون من

-شده پرزنان نگاه تو

.

دلم آن پرنده که هر زمان

شده آشیانه‌اش آسمان

به هوای جان تو محو و گم

و در آسمان تو محو و گم

-که در آسمان نگاه تو...

.

همه محو منظر روشنت

و کجاست طاقت دیدنت

که تو ذات نوری و نور ذات

و نگاه من شده ماتِ مات

-همه ناتوان نگاه تو

.

وطنم نگاه تو ای تو نور

من و حیرت و تو و این حضور

تو و نور گلشن دیدنت

من و آنِ دیدن دیدنت

-من و ناگهان نگاه تو

.

خرداد ۱۴۰۰

دیدگاه‌‌‌ها

Comments powered by Disqus