متن اصلی را نادیده بگیر

شورش هستی

لگد به جان زمین زد

تو را زمانه زمین زد

-که ترکتاز و بلاست

.

هجوم یاغی شب‌گرد

همیشه گرد به پا کرد

-که تیرگی همه جاست

.

و صبح: یورش هستی

طلوع و شورش هستی

-دوباره روز جزاست

.

چه آتشی به هوا زد

شرر به هستی ما زد

-جهان به روی هواست

.

چقدر دود بلند است

زمان رقص سپند است

-که رقص هستی ماست

***

اسیر هستی بیمار

به جز «عدم»، درِ دیدار

-بگو که سوی کجاست؟

.

۵ شهریور ۱۳۹۹

دیدگاه‌‌‌ها

Comments powered by Disqus