متن اصلی را نادیده بگیر

تماشای تماشا

ای پلک تو درهای تماشا بگشایی

آغوش به دریای تماشا بگشایی

از جادهٔ بیرون به درونت سفری کن

تا راه به دنیای تماشا بگشایی

در کنج خودت گنج نهان بودی و دیدی

هر لحظه تو ژرفای تماشا بگشایی

در منظرهٔ عرق مهی، گم شده‌ای گم

شاید که معمای تماشا بگشایی

هر گوشه نشانی‌ست، فروبسته نمانی

خود را تو به ایمای تماشا بگشایی

در دست نگاه تو کلید در باز است

در حال تو درهای تماشا بگشایی

دیدی همه را هر طرف ای کاش که این بار

چشمی به تماشای تماشا بگشایی

.

۱۱ تیر ۱۳۹۹

دیدگاه‌‌‌ها

Comments powered by Disqus