آغاز

  |   منبع

سراغت را می‌گیرم

از شب

شاید نشانی از تو داشته باشد

آخر تو نسبتی با ماه داری

آه

ماه از تو آغاز می‌شود

.

سراغت را می‌گیرم

از باد

عطر تو را دارد

شاید باد نامه دلم را سویت بیاورد

شعرهایم نامه‌هایی‌ست برای تو

مرا می‌خوانی آیا؟

در باد می‌خوانم

شاید باد. شاید

باد اردیبهشت

این عطر جنون‌آمیز

از بهشت موهای تو آغاز می‌شود

.

سراغت را می‌گیرم

از رود

ای سرچشمه نگاهت

زلال‌ترین زلال‌ها

کفش‌هایم را در می‌آورم

در خنکای رود قدم بزنم آیا؟

نه این خلاف ادب است

می‌خواهم در سرچشمه نگاهت، چشمانم را بشویم

رود زلال از تو آغاز می‌شود

.

سراغت را می‌گیرم

از مستی

هنوز مستی چشمانت با من است

اگر چه رفته‌ای

دلم خون است یا از شراب تو سرشار

اما نه

خمار تو ام بسیار

مستی از تو آغاز می‌شود

.

سراغت را می‌گیرم

از هستی

بی‌تو نیستم

هستی از تو آغاز می‌شود

سراغت را می‌گیرم

از باران

از چشمانم

باران به یاد تو می‌بارد

نامت که می‌آید

باران آغاز می‌شود

.

سراغت را می‌گیرم

از خیال

خیال دشت گل

من گلدان خالی‌ام. پاییزم. خشکم.

مرا گلشن می‌کنی آیا؟

بیا

فصل بهار از تو آغاز می‌شود

.

۲۸ اردیبهشت

Comments powered by Disqus