دست پنهان

  |   منبع

انبوه جادوگرانش

هر گوشه سحری و ماری

فرعون و رنج دیاری

ای حق ذات تو یاری

ما را که عاجز نشستیم

ای دست پنهان عصا باش

.

هر جوی دریای خونی‌ست

ما را بلاها رسیده

چشم تو ما را ندیده

ما چشممان جوی جاری

هر جوی دریای خون شد

موسی کجا رفت و چون شد؟

ما را تو موسای ما باش

.

ای دست پنهان چه شد پس

ما از دعا بی‌نصیبیم

مایی که با ما غریبیم

ما را به ما آشنا کن

خود درد ما را دوا کن

خود درد ما را دوا باش

.

ای اژدهای تو پنهان

این مارها را بسوزان

فرعون طغیان و عصیان

در رخت دین می‌خروشد

او را به دریا بینداز

ما را که ماتیم و مبهوت

از هر چه فرعون و طاغوت

باری به لطفت رها کن

در ما بخوان ای رهایی

آواز ما را صدا باش

.

۹ مهر ۱۴۰۱

Comments powered by Disqus