درخشش اکنون
هر آن چه گفتهام از توست، همه زبان منی تو
هر آن چه دیدهام از توست، که دیدگان منی تو
سرود عشقی و ای عشق به جان من که رسیدی
شدی تمام وجودم، همه جهان منی تو
چراغ روشنم ای ماه، نه ماهتر تویی ای جان
که روشنای جهانی، تو کهکشان منی تو
شمیم عطر گلی گل، لطیف و پاک و پر از حس
معطر است دهانم که بر زبان منی تو
منم پرنده عاشق، به جستوجوی تو بودم
رسیدهام به حضورت، که آشیان منی تو
نه آشیان که تو جانی، نه جان که قلب جهانی
زمین من تویی ای یار، و آسمان منی تو
تو رنگ و روی زمانی، تویی درخشش اکنون
همیشه نور تو در من، همیشه آن منی تو
.
۲۷ فروردین ۱۳۹۸
دیدگاهها
Comments powered by Disqus