در وسعت چشمان سیاهت ای یار...
آه از شب موهای سیاهت ای یار
ابری است هوا کو رخ ماهت ای یار
در چشم سیاه خود مرا فانی کن
آتش بزنم! برق نگاهت ای یار
.
در چشم سیاه خود مرا جاری کن
ای عشق! من شبزده را یاری کن
در وسعت چشمان سیاهت فجر است
باری تو نگاه کن به من! کاری کن
.
در وسعت چشمان سیاهت نور است
اما چه کنم چه قدر دور و دور است
تاریک شدم کجاست چشمت ای یار
عمری است که بی چشم تو چشمم کور است
.
تاریک شدم کجاست ماهت ای یار
من ماندهام و یاد نگاهت ای یار
عمری است نگاه من به مشرق خیره است
عمری است نشستم سر راهت ای یار
.
۲۲ آبان ۱۳۹۷