زنی از جنس خورشید

  |   منبع
    برچسب‌ها : 

زنی از جنس خورشید و نگاهش برقی از الماس

مرا سوزاند در عشقش، فرشته‌رویِ بی‌احساس

منِ آیینه‌دل، دل‌خوش به روز بودنش بودم

غروب و قهر چشمانش چه کرده با دلی حساس؟

مرا راند و چه کرده برق چشمان پر از خشمش؟

دلم صد تکه شد بعد از جدال شیشه با الماس

ولی می‌خواهم او را مثل روز اولین دیدار

همان آغاز خوب فصل باران و شمیمِ یاس

غزل‌های بهاری را برایش جمع کردم حیف...

به احساسم لگد زد! پرپرم کرد آن نمک‌نشناس

***

دلم تنگ است و امشب هم برای او غزل گفتم

-قوافی خسته‌ام کرده! بدون ذره‌ای وسواس-

به یاد چشم‌های او «خدایان غزل‌هایم»

به عشق چشم‌های او که زیبایی بی‌همتاست!!!

۱۱ خرداد ۱۳۹۵

Comments powered by Disqus