گریه کن
این زندگی نهایت آوارگی ماست
وقتی زمین به وسعت بیچارگی ماست
مانند مادری که جوان داده گریه کن
.
وقتی که سالها دل ما غرق آه شد
امید و آرزوی دل ما تباه شد
ما ساده سوختیم و تو هم ساده گریه کن
.
این آسمان شکستن ما را به چشم دید
شب، هر درخت سبز تبر دید و خشم دید
بنشین کنار این همه افتاده گریه کن
.
آری ببین که گریه فقط سهم ما شده
بغض نی از شکستن ماها نوا شده
همپای نینوای علیزاده گریه کن
.
آواره در کویر بزرگ ای شکستهساز
دور خودت بچرخ و بچرخ و بچرخ باز
یا در کویر مردهٔ بیجاده گریه کن
.
۲۶ دی ۱۳۹۵