قرن چندم
قرن هفتم هنوز پابرجاست! خان تاتار باز میتازد...
شهر ما در حصار بدبختی... لشکر ما دوباره در جا زد...
قصهٔ ما همیشه تکراریست، چشم بستیم و شهر ویران شد
چشم ما کور و خان قاجاری برجهای بلند میسازد
پهلوان غریبه در میدان... شهر ما پهلوان ندارد حیف...
هر کسی میرسد به این میدان میگریزد! همیشه میبازد
ما همیشه کنار این گودیم، با هزاران شعار تکراری...
ما نشستیم منتظر شاید یک نفر ظلم را بر اندازد
سهشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۳