خانهٔ آیینه
سیل اشکم خانهٔ دل را که ویران میکند
ناگهان ویرانه را یک آن گلستان میکند
این گلستانی که از عشق تو رنگارنگ شد
ابر چشمان مرا هر لحظه باران میکند
آینهخانه است این جا آینه در آینه
چشمهایت را به روی خویش حیران میکند
باغ آیینه چه رازی دارد این باغ شگفت
هر که را عاشق کند ناگه پریشان میکند
آه آغوش تو آیینه است جانت آینه
امن آغوشت مرا جانانه مهمان میکند؟
ای ندایی که رسیدی از پس هفت آسمان
خانهٔ آیینه را چشمت درخشان میکند
۳۰ دی ۱۳۹۷ ساعت ۱۵